گویند روزی شیطان همه جا جار زد که قصد دارد از کار خود دست بکشد و وسایلش را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد. او ابزارهای خود را به شکل چشمگیری به نمایش گذاشت. این وسایل شامل خودپرستی، شهوت، نفرت، خشم، آز، حسادت، قدرت‌طلبی و دیگر شرارت‌ها بود. ولی در میان آنها یکی که بسیار کهنه و مستعمل به نظر می‌رسید، بهای گرانی داشت و شیطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد. کسی از او پرسید: «این وسیله چیست؟» شیطان پاسخ داد: «این نومیدی از توانایی‌های خود و رحمت خدا است.» آن مرد با حیرت گفت: «چرا این قدر گران است؟» شیطان با همان لبخند مرموزش پاسخ داد: «چون این مؤثرترین وسیله من است. هرگاه سایر ابزارم بی‌اثر می‌شوند، فقط با این وسیله می‌توانم در قلب انسان‌ها رخنه کنم و کاری را به انجام برسانم. اگر فقط موفق شوم کسی را به احساس نومیدی، دلسردی و اندوه وا دارم، می‌توانم با او هر آنچه می‌خواهم بکنم. من این وسیله را در مورد تمامی انسان‌ها به کار برده‌ام. به همین دلیل این قدرکهنه است!»


ابوالقاسم کریمی

داستان انگیزشی15

داستان انگیزشی14

داستان انگیزشی13

داستان انگیزشی11

داستان انگیزشی10

داستان انگیزشی8

داستان انگیزشی9

شیطان ,وسیله ,این ,فقط ,می‌توانم ,انسان‌ها ,را به ,پاسخ داد ,این وسیله ,سایر ابزارم ,ابزارم بی‌اثر

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پرورش آهو textmin تـــو لَـــــی ( دوست شــنـاســی ) IT , دنیای رایانه و گوشی همراه سایت تفریحی آنتی فاز مطالب اینترنتی ترجمه متن آینده روشن جزوه نمونه سوال و مشاوره بهترین مرجع فایل های لایه باز